برای سپردن توسعه آزادگان به خارجی ها ، سختگیریم
آقای دهقانی درباره میدان نفتی آزادگان جنوبی برنامه های وسیعی تدارک دیده شده است و بخشی از ظرفیت های توسعه ای نفت ایران در سالهای اخیر روی این میدان متمرکز شده است، لطفا به عنوان اولین سئوال درباره وضعیت و شرایط فعلی این میدان و چشم اندازش توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
میدان نفتی ازادگان همانطور که مطلع هستید مهمترین میدان در حال توسعه ایران است، هم اکنون در روند توسعه آن می توانم بگویم که در میانه های رو به بالای فرایند توسعه است. معنای این سخنم این است که در فاز اول توسعه میدان حفاری ۱۸۵ حلقه چاه جدید و اتصال یافتن این میزان چاه به تعداد ۲۰ حلقه چاه قبلی که حفاری شده ، جمعا در حدود ۲۰۰ حلقه چاه در فاز اول برنامه ریزی شده است که بالغ بر ۳۰۰ هزار بشکه نفت باید از این تعداد چاه تولید شود. این هدف اصلی فاز نخست توسعه میدان نفتی ازادگان است که ما در شرایط امروزی در نیمه رو به بالای این هدف هستیم.
از نظر وضعیت زمان بندی هدفکذاری ها به چه صورت است؟ و ضمنا بفرمایید که این وضعیت نیمه راه توسعه که به آن اشاره کردید دقیقا به معنای حفاری چند حلقه چاه و تولید ثابت چه میزان هیدروکربور است؟
تکمیل فاز اول توسعه میدان آزادگان را پایان سال ۹۸ براورد کرده ایم. الان هم بالغ بر ۱۳۰ حلقه چاه حفاری و تکمیل کرده ایم ، تقریبا همه این میزان عملیات اجرایی صورت گرفته طی چند سال اخیر بوده است یعنی مشخصا در سه چهار سال اخیر صورت گرفته و در بحث تاسیسات سطح الارضی هم همه بسته های کاری پیمانکار و مسئول اجرا دارد و در درصد های مختلف پیشرفت و یا در حال پیشرفت هستند.
در این میدان ، به دلیل اهمیت داشتن توسعه اش ، یک اتفاق مهم رخ داد و طی آن در سال گذشته در سیاست اجرایی میدان یک بازنگری کلی انجام شد، در واقع روند توسعه این میدان با تغییر سیاست اجرایی که طی سال گذشته داشتیم باعث شد که اولویت بندی ها را جابجا کرده ، روند جذب و تخصیص منابع را بازنگری کردیم و فعالیت ها را به گونه ای اولویت بندی کردیم که دستیابی به تولید در زمان کوتاه تر و به صورت مرحله ای انجام گیرد تا به افزایش تولید برسیم. به عبارت دیگر اگر هزینه ای خرج کردیم اولویتهایش را به گونه ای تنظیم کنیم که تولید هم حاصل شود و نتیجه این شد که همه عوامل مدیریتی و اجرایی بر روی تکمیل چند بسته سطح الارضی شامل دو مرکز جمع اوری و یک سری خطوط انتقال و حدود ۵۰ حلقه چاه تجهیزات سطح الارضی و خطوط انتقالش متمرکز شدند ، با این اوصاف در سال گذشته ما تمرکز را روی این بخش گذاشتیم و با راه اندازی اینها توانستیم به حدود ۶۰ تا هفتاد هزار بشکه افزایش تولید برسیم که یک جهش مثبت در توسعه میدان تلقی می شود.
- پس با این توضیحات می توان بگوییم که بازنگری در روندهای اجرایی و تخصیص منابع باعث رشد تولید این میدان شده است؟
ببینید هر طرح توسعه میدان وقتی می خواهد انجام شود یک طرح اجرایی مبتنی برآن تهیه می شود، بعد در MDP( طرح جامع توسعه) یا مطالعات پایه شرح کار درمیاید و مشخص می شود مثلا در این میدان قرار شد ۲۰۰ حلقه چاه، ۱۰ مجموعه چندراهه یا مرکز جمع اوری ، دو مرکز تفکیک نفت و گاز و یک مرکز فراورش اجرا شود، کل شرح کار توسعه میدان ازادگان شامل این موارد می شد. این وقتی انجام می شود که چند میلیارد دلار هزینه بر میدارد و در نهایت تولید حادث می شود. وقتی شما سه میلیارد دلار خرج کنید و تولیدی اتفاق نیافتد این اتفاق خوبی نیست. کاری که وزارت نفت در دوره جدید انجام داد تولیدهای زودهنگام و مرحله ای سریعتر تعریف شد. دلیلش این بود که هم ازادگان در بخش حفاری و تکمیل چاه ها از سرعت خوبی برخوردار است و هم شرکت اروندان یک واحد بهره برداری که از سال ۹۰ شروع کرده بودند در غرب کارون احداث کنند و پیش رفت خوبی داشت را می توانست در اختیار بگذارد چون ظرفیت این واحد خالی بود. یعنی ما یک ظرفیت خالی فراورشی در غرب کارون داشتیم و تعداد زیادی چاه حفاری شده و اماده تولید که اینها باید می رفتند به مرکز فراورشی ازادگان. آمدیم دیدیم این چاه ها را می شود با خطوط انتقال و اتصالات به دو مرکز جمع اوری یکی در بخش بالای میدان و یکی در جنوب میدان منتقل کرد، این ها را در اولویت گذاشتیم و راه اندازی کردیم و نفت تولیدی را به مرکز بهره برداری اروندان. منتقل کردیم. جدا از اینکه یک بازنگری کلی شد در روند این بازنگری خودش کارهای جدیدی تعریف کرد. بعد از این تنها بحث باقی مانده که تصمیم گرفته نشده بود برای ازادگان همان بحث مرکز فراورشی اصلی بود که سال گذشته پیمانکار ساخت آن هم انتخاب شد که یک ایرانی با شریک اروپایی بود و الان فعالیت هایش را شروع کرده و تا پایان ۹۸ مرکز فراورشی هم تکمیل می شود که تا آن موقع همه فاز اول خاتمه پیدا می کند.
آن مرکزی که در اروندان است ظرفیتش چند هزار بشکه است و آیا همچنان تا ۹۸ خالی است؟
ظرفیتش ۱۸۰ هزار بشکه است که ما الان بخشی از آن ظرفیت را استفاده می کنیم
بسیار خوب ، اما وقتی تولید آزادگان بالا تر برود و این سقف ۱۸۰ هزار بشکه ای هم کفایت نکند، آیا بعد از آن قرار است یونیت های سیار فرآورش نفت را به کار بگیرید
نه ببینید برای میدان آزادگان از همان ابتدا مرکز فراورشی مستقل تدارک دیده شده است یعنی در طرح جامع توسعه میدان اصلا روی آن ظرفیت خالی مانده اروندان حساب نشده است چون آن مرکز هم برای یک امر تولیدی از میدانی دیگر ساخته شده است، برای میدان آزادگان جنوبی یک مرکز فرآورشی مجهز و مدرن با ظرفیت ۳۲۰ هزار بشکه تدارک دیده شده است، ما تولید ازادگان را نهایتا باید منتقل کنیم به آن مرکز فراورشی ۳۲۰ هزار فرآورشی بشکه ای.
بله منظور من از نظر زمانی بود چون شما گفتید که این مرکز را از نظر زمان بندی برای سال ۹۸ در نظر گرفته ایم و تجربه های قبلی در ساخت این گونه مراکز هم نشان می دهد که احتمالا تا سال ۹۸ هم این مرکز ساخته نمی شود
حتما ساخته می شود
امیدوارم ساخته شود، شما خودتان بهتر از هر کسی می دانید، من در جنوب مراکز فرآورشی دیده ایم که سه چهار سال به صورت حداقل طول کشیده، ظرفیتش هم کمتر بوده است و در نهایت هم ایرادهایی داشته است که ترجیح می دهم بیان نکنم
ما سعی کرده ایم برای توسعه میدان آزادگان خیلی واقع بینانه برنامه ریزی کنیم، این میدان برای کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، مرکز فرآورشی هم به عنوان بخشی از کلیت توسعه برای آن مهم است، ما اقلام دیر تحویلمان را قبلا سفارش گذاشته ایم و در انها جلو هستیم ولی به هر حال اگر می خواهیم کار بزرگی کنیم باید همت بزرگیهم انجام دهیم و در اجرا از نارسایی ها نباید صرفا گله کنیم. سال ۹۸ موعد هدف ماست و امیدوارم تمام شود و شاهد تکمیل فاز یک باشیم.
حسب تجربه ای که طی مدت گذشته داشتیم امید می دهد و حس میکنیم بسیار دور از واقعیت حرف نمی زنیم. تجربه گذشته هم این را نشان می دهد تیمی که مشغول به کار است فعال و پویاست و تلاشش به گونه ای هست که این برنامه ها محقق شود. تا موقعی که به سرویس بیاید و همه چاه ها را به واحد فراورشی اصلی بیاوریم سعی کرده ایم از دو روش افزایش تولید مرحله ای هم داشته باشیم به مرور که چاه هایمان تکمیل شد هر ده پانزده چاه را سریع جمع اوری کنیم و تولیدش را ببریم جایی که قابل ارسال و سازماندهی باشد.لذا از دو گزینه استفاده کردیم و در ادامه این دو گزینه را پیگیری خواهیم کرد که بحث همین استفاده از ظرفیت خالی واحد بهره برداری اروندان جزو راه حل هایی بود که طی سال گذشته افزایش تولید به ۶۰-۷۰ هزار بشکه به آنجا منتقل شد و یک ۲۰ هزار بشکه در آنجا مجددا ظرفیت داریم که تلاش می کنیم برسانیم. روش جدیدی که برای اولین بار در این مقیاس در کشور اجرا می شود استفاده از ظرفیت واحد فراورشی سیار می باشد که عینا مثل واحد فراورشی که اشاره فرمودید عین همان است اما می آید مونتاژ و پیاده سازی می شود. یک مقداری ساده تر از آن واحد دائمی است. در دنیا رایج است و در قالب واحدهای تجاری کوچک (small business unit) در دنیا مخصوصا در میادین کوچک دارد استفاده می شود. کاری که سال گذشته درشرکت مهندسی و توسعه نفت به هر حال این تفکر جا افتاد و طی مناقصه روشن و شفاف انجام شد تا یک شرکت معتبر بین المللی کار را انجام دهد و الان کارش دارد به خوبی پیش می رود ، در این بخش امیدواریم تا پایان تابستان از محل احداث این واحد حدود ۵۰ هزار بشکه افزایش تولید دیگر داشته باشیم
شما از افزایش ظرفیت نمک زدایی صحبت می کنید چون این موضوع فی نفسه با افزایش تولید فرق می کند. تولید به منزله این است دبی تولیدی چاه افزایش پیدا کند یا چاه کمکی بزنید یا پمپ بگذارید .الان که ما داریم باهم صحبت می کنیم چقدر از ازادگان جنوبی روزانه نفت تولید می شود؟
حدود ۱۰۰ هزار بشکه تولید پایدار روزانه نفت از آزادگان جنوبی الان در حال تحقق است. این رقم از حدود هفتاد حلقه چاه که در حال تولید است به دست می آید، چنین تولیدی در واقع تولید طبیعی این چاه ها است و شبکه انتقالی که ایجاد شده است ، ما از اردیبهشت ماه پارسال افزایش تولید داشته ایم. یک نکته مهمی که درباره آزادگان باید توجه کرد این است که در ازادگان، جغرافیای توسعه اش با سایر میادین در دست تولید ایران متفاوت است به این دلیل که چاه های ازادگان تا فاصله ای که فراورش می شود حدود ۴۰-۵۰ کیلومتر فاصله دارد و هیچ میدانی نداریم این مقدار فاصله داشته باشد. نفت تولیدی از چهار نقطه می آید، و در مجموع می توانم بگویم که پراکندگی وسیعی دارد . کلاستر شمالی، منیفولد دو منیفولد هفت و کلاستر جنوبی اجزای این جغرافیای تولیدی هستند که خود اینها فاصله ۳۰-۴۰ کیلومتری از هم دارند. اینها جمع می شوند و به صورت خطوط لوله زیرزمینی و برخی به صورت روزمینی نفت تولیدی را منتقل می کنند، به اعتقاد من این وضعیت خاص جغرافیایی توسعه میدان آزادگان یکی از موارد خیلی مهم در بررسی روند توسعه آن است، بجز این ها اصلا همین وضعیت جغارفیایی خاص باعث شده تا خیلی تجربیات دراین میدان به دست بیاد و نیروهای فعال در توسعه نگاه کلان تری به مباحث داشته باشند.
آقای دهقانی در این میدان آیا نگرانی از بابت افت تولید وجود دارد؟
طبیعتا چون میدان سروکی است و نفت سنگین است نگران افت تولید از مخزن هستیم مانند میادین شرق کارون که فشار مخزن خوب است، به آن شکل نیست. به همین علت است معتقدیم شرکت های خارجی و برند های بین المللی که در غرب کارون کار میکنند مزیتشان معرفی فناوری ازدیاد برداشت باید باشد. وگرنه همین فعالیت های جاری را که خودمان بلدیم. روح حاکم بر ipc هم معطوف به این نکته است که شرکت در بلند مدت مهارتهایش را نشان دهد.
به بحث توسعه آزادگان از طریق قراردادهای جدید اشاره کردید اتفاقا بخشی از سئوالات ما هم در همین حوزه است، ممکن است بفرمایید تا الان چقدر مذاکرات پیرامون سپردن توسعه آزادگان به شرکت های بین المللی خوب پیش رفته است؟
من مایلم اینجا این نکته مهم را مورد تاکید قرار بدهم که میدان نفتی ازادگان مهمترین میدان نفتی ایران است، وقت صحبت از واگذاری آن برای توسعه به شرکت های بین المللی است ایران روی همه بخش های کار خیلی تامل می کند و قرار نیست اصلا واگذاری میدان به راحتی صورت گیرد، درباره همه میادین از طرف وزارت نفت خیلی تامل و دقت می شود اما در این میدان به دلیل اهمیت ذاتی اش خوب طبیعی است که خیلی دقت زیاد تر بشود ، درباره مذاکرات توسعه با شرکت های بین المللی هم، مذاکره در دست انجام و انجام شده مکرر بوده است ولی قطعا زمانی که قرار داد به نتیجه برسد می تواناز آن خبر داد، . شرکت های داخلی داریم که به صورت EPC مشغول فعالیت هستند اما شرکت خارجی اگر قرار است بیاید ازادگان را به عنوان اپراتور دست بگیرد هنوز نتیجه نهایی حاصل نشده که بخشی برمیگردد به حساسیت ما که توضیح دادم آزادگان چون مهمترین میدان نفتی ایران است ما خیلی روی آن تامل داریم ، این میدان یک ابرمیدان نفتی است و اصلا دارایی کوچکی نیست ، توسعه آن و حتی رایزنی برای توسعه اش هم ظرافت های خودش را می طلبد. اگر در ازادگان اشتباه کنیم منجر به از دست رفتن ده ها میلیارد منافع ملی در آینده خواهد شد.
آقای دهقانی لطفا برای خوانندگان ما مشخص کنید که چرا چنین حساسیتی هست؟ اینکه می گویید یک اشتباه ممکن است به خسارت میلیارد دلاری منتهی شود خیلی دست ها را لرزان می کند، چرا این حجم ریسک اتفاق می افتد؟ به خاطر حجم بالای مخزن و تولید بالا این ریسک وجود دارد؟
بله همینطور است، شما مثلا ضریب بازیافت طبیعی را می گویید ۶ درصد. یک فناوری و یک شرکت توسعه دهنده یکی این را ده درصد و یکی دیگر بیاید اعلام کند ۱۲ درصد؛ ببینید با یک و نیم درصد یا یک درصد اختلاف این می تواند چند ده میلیارد دلار تفاوت ایجاد کند. این می طلبد که به لحاظ مخزنی خودمان و همه اجزای تیم توسعه دهنده و مذاکره کننده اشراف کامل داشته باشیم . درست است که خودمان فناوری را نداریم اما این به این معنی نیست که دانش آن را هم نداشته باشیم. باید تحت نظارت و راهبری بچه های نخبه شرکت نفت و مجموعه های تابعه این افزایش تولید رخ بدهد. به همین میزان هم پیمانکاران و اپراتورهای بین المللی که می خواهند بیایند هم این دغدغه را دارند. همه پروپوزال فنی و اقتصادی را بالانس می کنند و نگرانی ها را در آن می بینند. البته به خاطر شرایط بین المللی هم برخی شرکت ها ملاحظاتی دارند
من یادم هست شرکت ژاپنی اینپکس سال ۸۶ از میدان آزادگان رفت در اطلاعاتی که آن زمان منتشر می شد وجود مین های جنگی در منطقه یکی از ریسک هایی بود که در نهایت ژاپنی ها کار با آن شرایط را نپذیرفتند، الان شرایط منطقه چطور است؟ یعنی مشخصا می خواهم بدانم آیا الان ریسک وجود تجهیزات بازمانده از جنگ در این میدان وجود دارد؟
الان این میدان به این وسعت که حدود ۴۰*۲۵ کیلومتر است و در خط مقدم مرزی و اوج فعالیت های جبهه و جنگ بوده طبیعتا مانده های ادوات جنگی در آن محتمل است. ما در ازادگان حدود ۵۰۰۰ نفر درحال فعالیت داریم ان هم تنها در بخش آزادگان جنوبی. معنی اش این است که همه چیزهای احتیاطی را لحاظ کنیم. صدها کیلومتر لوله اورده اند و شاید چند صد هکتار تاسیسات دایر شده باشند. همه اینها مین روبی شده که این کار شده است و الحمدلله که هیچ اتفاق ناگواری هم نیفتاده است.
.وقتی ژاپنی ها رفتند یک عده ای می گفتند احتمالا توسعه این میدان می ماند تا زمانی که خارجی ها برگردند و مجدا هم کا ر را به چینی ها دادند ، عده دیگری هم بودند که معتقد بودند نباید بترسیم و منتظر خارجی ها باشیم، در نهایت الان که کارنامه توسعه این میدان را می بینیم متوجه می شویم که این رویکرد اتکا به خود در نهایت جواب داد و در این مدتی هم که شما اینجا هستنید خیلی کارها شده است ، خودتان فکر می کنید دلیل پیشرفتی که بدون اتکا به شرکت های توسعه دهنده خارجی اتفاق افتاد چه عامل یا عناصری بوده است ؟
من می توانم بگویم توسعه اصلی در آزادگان جنوبی از ۹۲-۹۳ به بعد اتفاق افتاد. ما با شرکت CNPC چین دوتا قرارداد داشتیم برای ازادگان شمالی و جنوبی در سال ۸۷-۸۸ این قراردادها منعقد شد. بعد از مدتی وقتی نگاه می کنیم در ازادگان شمالی پیشرفت خوبی داشتیم اما در ازادگان جنوبی نه . در حالی که ازادگان جنوبی ۵-۶ برابر وسعت و بزرگی دارد. سال ۹۳ که اقای زنگنه شرکت را خلع ید کرد عملا ۷-۸ حلقه چاه زده بودند و هیچ کاری نکرده بودند در صورتی که در ازادگان شمالی پیشرفت خوبی داشتند. توسعه هردو هم تکلیف یک شرکت بودند. وقتی انالیز می کنیم دلایلی دارد. یک مقدار دلایل فنی است که ورود نمی کنم. اما به نظر می آید مجموع سیاست هایی که آنها در توسعه آزادگان جنوبی پیگیری می کردند منطبق بر منافع ملی ما نبود و این میطلبید تصمیم در مورد آن گرفته شود که وزیر نفت هم آن تصمیم را گرفتند. بنابراین از بعد از ۹۳ ناگهان جبهه وسیعی از فعالیت ها توسط شرکت های ایرانی در ازادگان جنوبی باز شد. شما در چهار سال ۱۲۰ حلقه چاه حفاری و تکمیل کنی رکورد کمی نیست. به هر حال در حفاری بخصوص پیشرفت خوبی داشتیم. در سطح الارض و تاسیسات که منجر به افزایش تولید داشتیم باز هم فعالیت وسیعی داشتیم. ان چیزی که مسلم است تحرکات وسیعی شده و باید تقویت شود
اتفاقا پرسش دیگر من هم راجع به همین مساله است ، می خواستم ببینم خود شما که بخش عمده و مهمی در گذار توسعه ازادگان حضور داشتید چه حسی داشتید از اینکه اتفاقی افتاد که خارجی ها نکردند و خودمان انجامش دادیم؟ چه تجربه ای در ازادگان از مدیریت نصیب ما شد؟ به نظرم باید این تجارب مدیریتی را ثبت کرد
حرف خیلی هست در این خصوص . ما اگر دو چیز را همزمان باور داشته باشیم که در واقع بینی جمع می شود و جلوگیری از افراط و تفریط، اینها باعث می شود بفهمیم که هدف اصلی کجاست. یکی اینکه بفهمیم عملیات توسعه میدان یعنی چه؟ مشروط به اینکه طرح جامع توسعه خوب که مبتنی بر مدیریت دارایی هوشمند باشد تنظیم شده باشد یعنی حفاری، نصب تجهیزات درون چاهی، سر چاهی و ادوات کنترلی و یک سری لوله و تجهیزات به هم جوش دادن و یک سری شیر الات بستن و منتقل کردن به مخازن با فعالیت های مختلف این می شود کل عملیات توسعه. وقتی به همین سادگی نگاه کنیم، کدام یکی از اینها سخت است؟ پس باور کنیم توانمندی حاصل شده. نکته دوم اینکه یک سری تجهیزات هست که نمی توانیم داخل انجام دهیم. این را هم باید قبول کنیم. و یک سری روش هایی است که به آن مرز دانش می گوییم. ببینیم کجاها جهت گیری می کند. هرجا که با خلاقیت پول بیشتری دربیاید. یعنی می خواهم ببینم چگونه می توان با هزینه کم درامد بیشتری ایجاد کرد. این یعنی خلق دانش. شرکت های تراز اول در این مسیر از ما جهان سومی ها جلوتر هستند. در کشور ما جهت گیری های خوبی به لحاظ دانش بنیان بودن شده . اما باید بپذیریم آنها جلوترند و ما باید زیرک باشیم و بفهمیم که کجا قوت داریم و کجا ضعف داریم. اگر این را بپذیریم و اسیب شناسی کنیم و جهت گیری رانت جویی را کنار بگذاریم، و مدیریت منسجمی بالای سر این مفاهیم و یکپارچگی آنها حفظ شود در طول توسعه عملیات فعالیت بزرگی مانند توسعه میدان ازادگان جنوبی حادث می شود، ببینید در این مسیر خیلی اتفاقات مهمی رخ داده است اول اینکه تکمیل مراحل اجرایی و دستیابی افزایش تولید در کوتاه ترین زمان ممکن و کمترین هزینه ممکنه حادث می شود. دوم اینکه می توان سهم قابل قبول و مبتنی بر توانمندی سازندگان داخلی در حد اعلا به شرکت های داخلی بدهیم. و سومین نکته این که می توانیم در بخش هایی که به توانمندی های کیفی قابل رقابت نرسیدیم راهبرد مشارکت شرکت های خارجی و داخلی را ترسیم کنیم.
نتیجه این می شود که اهداف تولیدی محقق می شود و سهم اشتغال و مشارکت بخش های داخلی حداکثر می شود و می توانیم در میدانی مانند ازادگان که ۷-۸ سال کل شرکت های ایرانی درگیر می شوند مثل این است که یک کشتی گیر ۷-۸ سال تمرین می کند و بعد از این مدت با رقبای تراز اول می تواند رقابت کند.
ما نباید این را ببینیم که شرکتها ۵ سال در ازادگان کار کنند و بروند و تمام. اینها باید دوباره مدعی بشوند. اگر مسیر راهبردی داشتیم این اتفاق می افتد. وگرنه میبینیم شرکتی ده سال پیش داشته کار بزرگی کرده و بعد از ده سال سیل قهقرایی می گیرد.
اصلا شرکت داری یعنی بیایی بازار کوچک درست کنی، منابع اولیه درست کنی بعد یک سری دانش اولیه را میکس کنی ، یک مقدارپول و ادم خلاق و تجهیز و فناوری و یک محصول د رنهایت حادث شود بعد باید هنر بازاریابی داشته باشی ، بفروشی و پول کسب کنی و خودت را توسعه دهی.
کاری که ما کردیم این بود که شرکت هایی درست کردیم و به آنها مارکت تضمین شده دادیم و حداقل چندین میلیارد دلار به آنها پروژه دادیم این یعنی دارایی بالا. فاینانس کردیم. به حالت عمومی مدیریت کردیم. مدیر گذاشته ایم بالا سرش. قاعدتا اینها باید در کلاس bp و شل بودند الان.
امروز خود ما به این شرکت ها کار نمی دهیم چون تراز مالی اش منفی چند میلیارد دلار است و نتیجه ش فقط رانت جویی مدیریت شرکت هاست و به نظرم شرکتی که به وی مارکت می دهی و پول می دهی خودش باید برود مارکت درست کند و خودش شریک خارجی بیاورد چون این مزیتش است و آن اتفاقاتی که نیافتاده همه شرکت هایی که رانت داشته اند بدهی بالا اورده اند. اینها ضعف مدیریت بوده. چه دلیلی دارد که قرارداد تضمینی ده ساله داشته و حاشیه سود داشته به این وضع فلاکت بار برسد. این شرکت ها مگر هر سال مجمع ندارند و مگر حساب سود و زیان نمی دهند؟ چقدر از مجامع مان صد درصد مقبول تصویب می شود؟ همه اش یا مشروط یا مردود است. یعنی سودها کاغذی است. ما مانیتور شرکت داری نداریم.
سرزمین انرژی