از زمان ابلاغ شیوه نامه تعیین صلاحیت شرکت های اکتشاف و تولید (E&P) از سوی وزیر نفت، دقیقا دو سال می گذرد و در طی این مدت پس از انجام ارزیابی ها و بررسی روند تعیین صلاحیت، اسامی ۱۷ شرکت داخلی به عنوان شرکت های اکتشاف و تولید برای فعالیت در قالب مدل جدید قراردادهای نفتی اعلام شد. مدل جدید کسب و کاری که لازمه آن مشارکت فعال بین شرکت های اکتشاف و تولید ایرانی و خارجی در طرف دوم قرارداد است.
شرکت های انتخابی برای تعیین صلاحیت در سه مرحله مورد بررسی قرار گرفتند و به دو دسته تقسیم شدند، شرکتهایی که عمده فعالیت آنها، پیمانکاران عمومی یا شرکتهای مهندسی، تامین و ساخت بوده است مانند مپنا، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC)، شرکت سرمایه گذاری غدیر، شرکت گسترش انرژی پاسارگاد، شرکت تنکو و شرکتهایی که بیشتر در زمینه توسعه میدان و حفاری تمرکز داشتهاند مانند پتروپارس، انرژی دانا، توسعه پتروایران، شرکت توسعه نفت و گاز پرشیا، شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران، کیسون، توسعه صنعت ایران افق، شرکت مهندسی و خدمات پارس پتروزاگرس، گلوبال پتروتک کیش و حفاری شمال. البته کاملا روشن است که نمی توان مرز مشخصی برای این طبقه بندی قائل شد به عنوان مثال، شرکتهای اویک و مپنا، زیرمجموعههای تخصصی در بخشهایی مثل حفاری و مخزن دارند و پتروپارس نیز در زمینههای مختلف از حفاری تا احداث پالایشگاه، سابقه فعالیت دارد.
از پیمانکاری عمومی تا تولد شرکت های E&P
با توسعه بخش بالادستی و پایین دستی صنعت نفت از دهه ۱۳۷۰ تا به امروز، شرکت های پیمانکار عمومی (GC) و شرکت های فعال در حوزه مهندسی و تامین و ساخت (EPC) از نظر کمی و کیفی به طور قابل ملاحظه ای توسعه یافته اند به طوری که شاهد حضور موفق این پیمانکاران در پروژه های بیع متقابل در میدان های مختلف نفتی و گازی به ویژه در میدان مشترک گازی پارس جنوبی و طرح های پتروشیمی در ماهشهر و عسلویه بوده ایم.
از دهه ۱۳۸۰ نیز شرکت های حفاری و دکل دار توسعه مشابهی را تجربه کرده اند به طوری که نمی توان حضور فعال آنها در پروژه های توسعه ای میدان های مشترک پارس جنوبی و میدان های غرب کارون را از نظر دور داشت.
از سال ۱۳۹۰ به بعد، یعنی درست همزمان با اوج تحریم ها نیز شرکتهای ارائهدهنده خدمات حفاری OSC)) توانستند پاسخگوی نیاز کشور در این حوزه باشند به طوری که ظرفیت داخلی ایجادشده در این بخش به اندازهای است که در صورت ساماندهی مناسب، پیشبینی میشود بتوانند طی پساتحریم و بازگشت احتمالی رقبای تراز اول جهانی، بخشی از سهم بازار ایران را کماکان در دست داشته باشند و اما با رونمایی از الگوی جدید قراردادهای نفتی، تولد شرکت های E&P در ایران از سوی وزارت نفت پیگیری شد؛ شرکت های که ضمن فراهمسازی زمینه حضور خدماتدهندگان حفاری تراز اول دنیا، تامین مالی و مدیریت مناسب پروژهها را نیز به همراه آورند.
ویژگی های شرکت های اکتشاف و تولید
گسترش فرایند اکتشاف و بهرهبرداری، بالا بردن ظرفیت تولید نفت و گاز در کشور، افزایش مستمر ضریب بازیافت از مخازن، ارتقای فناوریهای ملی و تقویت ظرفیتهای ایرانی غیردولتی برای حضور در فعالیتهای صنعت نفت از موارد مورد تاکید وزیر نفت ایران است که لازمه تحقق آن ایجاد و توسعه شرکتهای E&P در فرایندهای اکتشاف و بهرهبرداری نفت و گاز کشور است. این شرکتها میتوانند از طریق مشارکت با شرکتهای بینالمللی، اصلاح فرایند و ساختار شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای تابعه به تدریج توسعه صنعت نفت کشور را برعهده گیرند و به شرکتهای قدرتمندی حتی در عرصه بینالمللی تبدیل شوند. بر این اساس، در نسل جدید قراردادهای نفتی، جایگاه ویژهای برای همکاری شرکتهای ایرانی و خارجی در پروژههای صنعت نفت کشور و کمک به ایجاد شرکتهای توانمند E&P در نظر گرفته شده است.
بیژن زنگنه؛ وزیر نفت، آذرماه سال ۱۳۹۴ ابلاغیه ای در باره شرکت های اکتشاف و تولید صادر کرد. بر اساس این ابلاغیه شرکتهای E&P باید کلاً عملکردی متفاوت با شرکتهای OSC و EPC داشته باشند و عموماً هیچ ورود مستقیمی در خدمات EPC یا ساخت کالاها یا ارائه خدمات OSC مانند حفاری نداشته باشند. اینگونه شرکتها عموماً وظایف و مسولیتهای سرمایهگذاری، طراحی و مدیریت عملیات اکتشافی، مهندسی مخزن، ارائه برنامه جامع توسعه برای هر مخزن، مدیریت پروژهها، تامین مالی و بهرهبرداری از تاسیسات بالادستی نفتی را بر عهده میگیرند و برای عملیات مورد نیاز خود در این مسیر می توانند از ظرفیت OSCها، پیمانکاران EPC یا سازندگان تجهیزات، حسب مورد، استفاده کنند.
در ادامه ابلاغیه، وزیر نفت گفته است که اکنون کشور در جایگاهی قرار دارد که باید به تشکیل شرکتهای نفتی اهتمام ورزد. شرکتهای نفتی (E&P) داخلی برای مشارکت با شرکتهای خارجی در اجرای قراردادها باید مولفهها و ماموریتهای یادشده را بر عهده بگیرند. روشن است که تفاوتهای تعیینکننده و بسیار عمدهای بین شرکتهای OSC و EPC با شرکتهای E&P وجود دارد.
علت تاخیر در شکل گیری E&Pها
شرکت ملی نفت ایران بعد از ملی شدن صنعت نفت با هدف بر عهده گرفتن فرآیند اکتشاف و تولید ایجاد شد و به تدریج به عنوان یک E&P واقعی نقش آفرینی کرد اما از آنجایی که در ایران بخش بالادستی نفت به عنوان دارایی ملی در انحصار دولت بوده، شرکت های اکتشاف و تولید غیردولتی، شکل نگرفتند تا به امروز که ضرورت نیاز به وجود آنها برای پیشبرد عالیه اهداف صنعت نفت احساس و مقدمات شناسایی آنها از سوی وزارت نفت فراهم شد. در واقع مقایسه ایران با کشورهای نفتخیز دیگر نشان می دهد که ایران از خیلی پیش تر به E&P نیاز داشته و هم اکنون نیز دارد. به عنوان مثال در عمان، ۱۷ شرکت E&P مشغول فعالیت هستند که بزرگترین آنها، یعنی شرکت دولتی PDO، با مشارکت «شل» شکل گرفته است. از طرفی چارچوب حقوقی و قراردادی تاکنون به گونه ای بوده است که پیمانکاران تنها در قراردادهای خدماتی اکتشاف و توسعه، برای انجام شرح کار معین و در مقابل دریافتهای مشخص به رسمیت شناخته شده اند از این رو در مراحل بهره برداری و ازدیاد برداشت بنا به ملاحظه های اسناد بالادستی حضور نداشته اند. همین عدم حضور پیمانکاران سبب شده که به جز شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابعه آن هیچ شرکت اکتشاف و تولید دیگری در ایران شکل نگیرد.
معرفی شرکت های E&P خارجی
فرآیند شکلگیری شرکتهای E&P ایرانی همانطور که در ابلاغیه وزیر نفت اعلام شده، وابستگی زیادی به قراردادهای جدید نفتی دارد. این شرکتها قرار است به عنوان شریک یک شرکت E&P خارجی، به تدریج رشد کنند و توسعه یابند تا در آیندهای نهچندان دور، در خارج از ایران نیز حضور پیدا کنند. در این راستا شرکت ملی نفت ایران سال گذشته از میان شرکت های خارجی متقاضی حضور در مناقصات بالادستی نفت و گاز (پس از دریافت اطلاعات شرکت ها و ارزیابی مدارک و مستندات)، ۲۹ شرکت اکتشاف و تولید نفت و گاز خارجی را تعیین صلاحیت کرد. در میان شرکت های تعیین صلاحیت شده خارجی، نام شرکت های معتبری از کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، نروژ، مالزی، روسیه، اتریش، تایلند، ژاپن، لهستان، هلند، انگلیس، اسپانیا، چین و … به چشم می خورد.
گفتنی است، هم اکنون از میان ۲۹ شرکت E&P تعیین صلاحیت شده خارجی ۲۵ شرکت با شرکت ملی نفت ایران و شرکت های داخلی تفاهمنامه همکاری امضا کرده اند و بعضا طرح مطالعاتی توسعه میدان های نفتی ایران را با هدف افزایش ضریب بازیافت ارائه داده اند.
زیمنس آلمان، زاروبژنفت روسیه، پرتامینا اندونزی، تات نفت روسیه، PGNIG لهستان، توتال فرانسه، CNPCI چین، DNO نروژ، کنسریوم پرگس، شلمبرژه فرانسه، PTTEP تایلند، شرکت انگلیسی- هلندی شل، گازپروم نفت روسیه، PNOC فلیپین، انی ایتالیا، تویو ژاپن، گازپروم روسیه، سفره گس فرانسه، آنسالدو ایتالیا، لوک اویل روسیه، IFLNG نروژ، روسنفت روسیه، ORG نروژ، راشیگ آلمان و برلاژ سنگاپور از جمله شرکت هایی هستند که به منظور توسعه میدان های نفت و گاز با شرکت ملی نفت ایران و شرکت های داخلی تفا همنامه، توافقنامه و یا قرارداد امضا کرده اند.
بررسی روند رشد شرکت های E&P
بررسی روند رشد شرکت های تعیین صلاحیت شده E&P ایرانی نشان می دهد که این شرکت ها در جایگاه شریک ایرانی شرکتهای نفتی خارجی، برای فعالیت تحت مدل چارچوب قراردادی IPC در حال راه اندازی و تجهیز شرکت های نوپای E&P خود هستند. گفتنی است که سرمایه گذاری، شرایط مالی، ارزش افزایی و ذخایر از جمله اصلی ترین ستون های عمارت E&P است که شرکت های ایرانی مشغول ساخت آن هستند.
بهزاد محمدی؛ مدیرعامل شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت به عنوان یکی از شرکت های تعیین صلاحیت شده E&P در رابطه با ماهیت تشکیل این شرکت ها از سوی وزارت نفت می گوید: صنعت نفت هم اکنون وارد عصری شده که برای رسیدن به اهداف توسعه ای و افزایش ظرفیت تولید نیاز به تکنولوژی های روز دنیا و جذب سرمایه دارد که لازمه آن تشکیل شرکت E&P است. شرکت OIEC نیز یکی از همین گزینهها برای ورود به حوزه اکتشاف و تولید است که قرار است در اجرای طرحهای توسعه میدانهای هیدروکربوری کشور، با شرکت های خارجی قرارداد منعقد کند.
محمدی با تاکید بر اینکه شرکت های ایرانی باید خود را با شرایط جدید قراردادهای E&P برای ورود به پروژه های بخش بالادستی صنعت نفت انطباق دهند، می گوید: ما در شرکت اویک تلاش کرده ایم تا ضمن حفظ آمادگی های فنی و تخصصی در حوزه های مختلف با همکاری یک مشاور آلمانی سیستم سازمانی و فضای حرفه ای کار را با شرایط جدید انطباق دهیم و الزام های لازم را عملیاتی کنیم. در ضمن از آنجایی تواناییهای فنی شرکتی همچون OIEC در حوزه بالادستی، در بخشهای مختلف مدیریت پروژه، مطالعات اکتشافی، مهندسی مخزن، تهیه طرح جامع توسعه (MDP) قابل قبول است، از این رو، یکی از مسائلی که باید در این شرایط به آن توجه بیشتری شود، بحث تأمین مالی و مشارکت در ریسک است که تاکنون به این شکل در فضای اجرای پروژه در کشور سابقه چندانی نداشته است.
گفتنی است، شرکت OIEC در حوزه پیمانکاری و اجرای پروژههای EPC بیش از سه دهه سابقه فعالیت دارد و البته در در طرحهای توسعه بالادستی نیز با شرکتهای بینالمللی همچون شل و بی.پی مشارکت و همکاری داشته است. در حال حاضر نیز این شرکت در توسعه میدان نفتی آذر که مدل مناسبی ازطرح های توسعه بالادستی و به صورت Buy back نیز هست نفش مدیریتی دارد. پروژه آذر یکی از مهمترین طرح های توسعه بالادستی است که با توجه به نوع قرارداد، از نقاط قوت OIEC محسوب می شود.
محمدی مهمترین حسن فعالیت شرکت های E&P در چارچوب قراردادهای جدید نفتی را ارتقای توان حرفهای و فرآیند بینالمللی شدن شرکتهای ایرانی خواند و گفت: شرکتهای داخلی خوبی هستند که از بضاعت حداقلی برای مشارکت با خارجیها بهرهمند هستند و باید این توانایی را باور کنیم تا به آن برسیم. در این فرآیند هم به نظر میرسد شاخصهای «مدیریت» و «مهندسی» شاخصهای ارزشی در گزینش شرکتهای داخلی هستند. ما در بالادست و در بخش مهندسی، توانایی خوبی داریم. در قراردادهای نفتی جدید نیز شرکتهایی داریم که در بخش مطالعات اکتشافی، مهندسی مخزن و در تهیه MDP که تهیه طرح جامع توسعه مخازن است، کار کردهاند و شرکتهای فرعی ما از نظر توان مهندسی و مدیریتی، توانمندی ویژهای در انجام انواع پروژهها دارند.
E&P حاصل مدیریت صحیح ظرفیت های داخلی است
معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران معتقد است که توانمندسازی شرکتهای ایرانی و افزایش حضور آنها در بخش بالادست صنعت نفت، نتیجه مدیریت صحیح ظرفیتهای موجود در این صنعت طی سالهای اخیر است که با ادامه این روند، بخش خصوصی به تدریج در تامین سرمایه و اجرای پروژههای بالادستی نفت توانمندتر میشود این در حالی است که متاسفانه در سالهای گذشته، کشور در مدیریت ظرفیتهای موجود در صنعت نفت عملکرد خوبی نداشته است؛ اما این موضوع در سالهای اخیر مورد توجه واقع شد و شکلگیری شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P)، برنامهریزی برای استفاده بیشتر از شرکتهای ایرانی ارائه دهنده خدمات نفتی و شرکتهای سازنده داخلی، همچنین بهرهمندی از توان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در مسیر مدیریت بهینه ظرفیتها در دستور کار وزارت نفت قرار گرفته است.
غلامرضا منوچهری می گوید: کشور در بخش بالادست صنعت نفت در نقطه تحول قرار گرفته و خیز وزارت نفت در امضای قراردادهای نفتی و جذب سرمایه و فناوری، نویدبخش آیندهای پررونق برای این صنعت است. از طرفی انتظار میرود سرمایه عمدهای با محوریت سرمایه خارجی، جذب صنعت نفت ایران شود، هر چند که انتظار داریم به نسبت منطقی از محل منابع داخلی هم جذب سرمایه داشته باشیم.
به گفته وی، شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی برای حضور موثر در پروژههای نفت و گاز کشور، همکاریهای بینالمللی را در برنامه خود قرار دادهاند و به تدریج این شرکتها در تامین سرمایه و اجرای پروژههای بالادستی نفت توانمندتر میشوند.
ضرورت تکمیل زنجیره اجرای پروژه های بالادستی
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز بر ضرورت وجود سه بخش مکمل شامل شرکتهای اکتشاف و تولید، EPC و سازندگان تجهیزات نفت و گاز، تاکید دارد و می گوید: نقشآفرینی هر یک از این شرکت ها در کنار یکدیگر امری ضروری است چرا که میتواند زنجیرههای حلقه اجرای پروژههای بالادستی را تکمیل کند.
علی کاردر می گوید: ما به دنبال شکلگیری این سه لایه هستیم. هماکنون این لایهها وجود دارند، ولی نیمهکاره هستند و میطلبد تا بسیار حرفهایتر شکل بگیرند. در این صورت شرکتهای E&P که در بالا قرار میگیرند، میدانند که برای چه کاری باید به چه شرکتهایی مراجعه کنند. برای مثال برخی از شرکتهایی که توان ساخت سکو را دارند، به راحتی قابل شناساییاند و ظرفیتشان قابل به کارگیری است. در آن صورت این شرکتها دارای زبان مشترکی خواهند بود و زبان نرمافزار و نهایتا استانداردهایشان شبیه هم میشود.
علی کاردر براین باور است که از میان شرکتهای تایید صلاحیت شده E&P تنها معدودی از آنها از عملکرد بسیار مطلوبی برخوردار خواهند بود و بقیه باید به لایه بعدی که همان شرکتهای EPC است، منتقل شوند.
در مجموع بررسی اجمالی از وضعیت، تجارب و سوابق عملی شرکت های اکتشاف و تولید تایید صلاحیت شده ایرانی نشان می دهد که این شرکت ها در اجرای پروژه های بالادستی در ۲ بخش تامین سرمایه و در اختیار داشتن فناوریهای نو با مشکل رو به رو هستند از این رو ضروری به نظر می رسد که این شرکت ها پیش از آغاز همکاری با شرکتهای بزرگ خارجی، تجربههای موفق و ناموفق خود را در اجرای پروژهها تجزیه و تحلیل کنند و در صدد رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خود برآیند هر چند که در الگوی جدید قراردادی قرار بر این است که ریسک فعالیتهای اکتشافی را شرکتهای خارجی به عهده داشته باشند زیرا ممکن است شرکتهای ایرانی برای یک فعالیت اکتشافی برای نمونه ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کنند و سرانجام نتیجهای هم حاصل نشود؛ شرکتهای ایرانی در شرایطی نیستند که بتوانند چنین هزینهای کنند، این بخش از کار به عهده شرکتهای خارجی خواهد بود و شرکت های ایرانی از مرحله بعد با آنها همکاری خواهند کرد.
و اما…
صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران هم اکنون از نظر توسعه و تولید وضعیتی را تجربه می کند که نیاز به سرمایه گذاری مستمر در آن شدیدا احساس می شود. این صنعت برای افزایش تولید نفت و گاز و حفظ و نگهداشت تولید مخازن قدیمی که جزء برنامهها و سیاستهای اصلی دولت و وزیر نفت است به سرمایه گذاری نیازمند است. متاسفانه در دهه گذشته به دلیل محدودیت های بین المللی و در حال حاضر به دلایل رکود، محدودیت های اقتصادی و مالی توسعه این صنعت جز با سرمایه خارجی ممکن نیست در نتیجه مسولان نفتی و دولتی باید تا جایی که ممکن است فضای داخلی را برای ورود شرکت های خارجی و موسسات مالی و انجام سرمایه گذاری جذاب کنند که خوشبختانه الگوی جدید قراردادهای نفتی و ورود شرکت های اکتشاف و تولید ایرانی تا حدودی توانسته فضا را به نفع جذب سرمایه خارجی و استفاده از فناوری های روز دنیا در توسعه میادین متمایل کند.
شرکت های تایید صلاحیت شده ایرانی در حوزه فعالیت های E&P نیز باید با تدوین استراتژی از هم اکنون مشخص کنند که می خواهند چه وجه تمایزی با شرکتهای دیگر داشته باشند، در چه حوزه ای فعال شوند، در چه مقیاسی بزرگ شوند و نحوه تامین مالی و پذیرش ریسک آنها به چه میزان باشد. از طرفی باید به این موضوع توجه کرد که به دلیل به پایان رسیدن تولید نفت ارزان، صحنه فعالیت شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی بسیار سخت شده است. شرکت های کوچک و جدید ایرانی که ایجاد می شوند دیگر جایی برای خطا ندارند و باید از هم اکنون بر روی توانایی های خاص خود تمرکز کنند و در این مسیر از کمک شرکتهای خارجی که مهارتهای مدیریتی دارند، استفاده کنند.
منبع: سرزمین انرژی