گفتگو با آقای مفتاحی موسیقی دان، آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی ” کهن ساز” و همسرشان خانم فراهانی
من درد تو را ز دست آسان ندهم دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم کان درد به صد هزار درمان ندهم
خانم فراهانی، لطفاً برای شروع، کمی از خود و تحصیلاتتان برایمان بگویید ؟
پروین فراهانی هستم، متولد ۱۳۶۲، در شهر اصفهان . دانش آموخته رشته موسیقی هستم. در بیست سالگی ازدواج کردم و پس از ازدواجم به علت شرایط شغلی همسرم در پتروشیمی ماهشهر، همان جا ساکن شدم، ولی برای آموزش موسیقی دائماً در حال رفت و آمد به تهران بودم. سرانجام سال ۱۳۸۹ به تهران آمدم و همسرم پس از دو سال به جمع ما پیوستند.
و شما آقای مفتاحی:
کامبیز مفتاحی ، سال ۱۳۵۴ در شهرستان ملایر متولد شدم. مدرک کارشناسی الکترونیک را از دانشگاه نفت و کارشناسی ارشد الکترونیک را از دانشگاه ارومیه اخذ کردم. سال ۱۳۸۲ در صنایع پتروشیمی ماهشهر استخدام شدم . از سال ۱۳۹۱ به تهران منتقل شده و در شرکت مهندسی و توسعه نفت ابتدا در ستاد مدیریت مهندسی ساختمان و سپس در طرح توسعه میدان نفتی یاران شمالی به عنوان سرپرست ابزار دقیق مشغول به کار شدم.
– آقای مفتاحی، با توجه به اینکه تحصیلاتتان در زمینه موسیقی نیست، چگونه متوجه شدید به موسیقی علاقه مند هستید ؟
حس علاقه به موسیقی از اوایل دوره دبیرستان در وجودم موج می زد، هنگامی که خبر تور کنسرت اساتید موسیقی ایران وآقای شهرام ناظری در آمریکای شمالی را شنیدم، متوجه شدم که موسیقی سنتی ایران، توانایی حضور در سطح بین المللی را دارد و همین موضوع برای من چنان جذابیتی داشت که باعث شد، سال ۱۳۷۲پس از قبولی در دانشگاه صنعت نفت اهواز آموزش ساز سه تار را شروع کنم و از این زمان تا حدود ۲۰ سال در محضر اساتیدی همچون استادجنگوک، استاد مسعود شعاری و استاد بهداد بابایی به فراگیری این ساز پرداختم.
-شما و همسرتان در زمینه موسیقی به چه موفقیت هایی رسیده اید؟
دوران سربازی و تحصیلات دانشگاهی از جمله عواملی بودند که باعث شدند در فراگیری این هنر وقفه ایجاد شود ولی با تمام این مسائل اجازه ندادم این موضوع بر آموزش ها و تمریناتم تاثیری بگذارد و همین استمرار باعث شد که به پیشرفت های خوبی دست پیدا کنم . سال ۱۳۸۶ در جشنواره موسیقی فجر استان خوزستان مقام دوم را در نوازندگی سه تار کسب کردم. سال ۱۳۸۷ گروه موسیقی سنتی راز و نیاز را در شهر ماهشهر تاسیس کردم و با کسب مجوز از وزارت ارشاد، به مدت ۵ شب در همان شهر کنسرتی برگزار کردیم.این یکی از بزرگترین افتخاراتم است که توانستم برای مردم خوزستان کاری فرهنگی در سطح عالی انجام دهم. پس از به دنیا آمدن فرزندم تا سال ۱۳۹۲ کنسرتی اجرا نشد. سال ۱۳۹۳ گروه موسیقی”کهن ساز” را در تهران تاسیس کردم. به مناسبت هفته دفاع مقدس در منطقه ویژه عسلویه، کنسرتی با مضمون شهادت برگزار کردیم سال ۱۳۹۴ برای کانون خیریه سرو که بانی آن جناب آقای مهندس فرضی و همسر گرامیشان هستند اجرای کنسرت داشتیم و مبلغ آن تماماً به همان خیریه اهدا شد. گروه کهن ساز تقریباً سالی یک کنسرت برگزار می کرد. سال ۱۳۹۵ تصمیم بر آن شد که با کسب مجوزهای فنی و غیر فنی از وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان های مربوطه به طور رسمی در تهران وارد عرصه اجرای موسیقی شویم. آذر ماه سال ۱۳۹۵ کنسرتی تحت عنوان “بوم و بر”در تالار ایوان شمس و سال ۱۳۹۶ کنسرت “برون از دیده ها” را در فرهنگسرای ارسباران برگزار کردیم.
-خانم فراهانی شما چگونه به طور جدی وارد عرصه موسیقی شدید؟
من در حین آشنایی با همسرم این کمبود و خلأ طبیعی عدم آگاهی از موسیقی را بیشتر از قبل در وجودم حس کردم و از همان زمان آموزش ساز کمانچه را شروع کردم، در تمام لحظات پا به پای همسرم فعالیت موسیقی خود را ادامه دادم و همواره او را سمبل حمایت خود میدانم. از سال ۱۳۸۲که در ماهشهر بودم ، زیر نظر اساتید حاذقی همچون استاد هادی منتظری و آقای نوید دهقان در تهران آموزش را آغاز کردم. در کنسرتهای مختلفی با عناوین “سیداعظم” در گروه مولانا به سرپرستی آقای عندلیبی در تالار وحدت،گروه “کمانچه نوازان” زیر نظر استاد دهقان در سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر، گروه ارکستر “آهنگ” و گروه “بانوان مهنا” شرکت داشته ام.در حال حاضر نیز به طور جدی به عنوان نوازنده کمانچه با گروه کهن ساز در کنار همسرم که سرپرستی گروه را به عهده دارد، فعالیت می کنم.
– آقای مفتاحی چرا در زمینه موسیقی تحصیلات خود را ادامه ندادید؟
رشته من در دبیرستان ریاضی بود و من به شدت به رشته های فنی و مهندسی علاقه مند بودم. در واقع علاقه و استعدادی که به رشته تحصیلیام دارم اگر بیشتر از موسیقی نباشد، مسلماً کمتر از آن نیست.
– آیا فقط با ساز سه تار آشنایی دارید ؟
به طور حرفه ای فقط سه تار مینوازم ولی در مورد کمانچه، عود و سازهای زهی دیگر نیز اطلاعاتی کسب کرده ام و میتوانم به راحتی برایشان نت بنویسم. خانم فراهانی مغرورانه اضافه کردند : “همسرم آهنگساز بسیار قادری هستند.”
– به عنوان یک زوج هنرمند، در منزل هم موسیقی می نوازید ؟
بله ، تقریباً روزی یک ساعت در اوقات فراغت می نوازیم، ولی زمانی که برنامه ی اجرای کنسرت داشته باشیم، مدام در کنار یکدیگر در حال نواختن هستیم. در این زمینه و تمام شرایط هوای همدیگر را داریم، فرزندم کیامهر نیز در کنار ما نواختن تنبک را آغاز کرده و این برای ما بسیار لذت بخش است.
– هزینه های اجرای هر کنسرت بر عهده خودتان است ؟
گروه کهن ساز به دلیل ارائه کارهای با کیفیت در کنسرتهای خود در دوسال اخیر موفق به جذب اسپانسر شده است و همین امر باعث شده که نه تنها برای تامین هزینه های اجرا مشکلی نداشته باشیم بلکه درآمد زایی مناسبی نیز برای خود و اعضای گروه ایجاد کنیم.
– به نظر شما موسیقی سنتی ایران در چه سطحی قرار دارد؟
همانگونه که سینما در ایران پیشرفت چشمگیری کرده است و مردم ما به این سطح از آگاهی رسیده اند که به سینما بروند و یک فیلم با مفهوم تماشا کنند، نه صرفاً جذاب و سرگرم کننده. امیدوارم این اتفاق برای هنر موسیقی هم رخ دهد که مطمئناً این چنین خواهد بود، به گونه ای که شاهد آن بودیم، بلیط های کنسرت همایون شجریان با میانگین نرخ صد هزار تومان و یک ماه قبل پیش فروش شد و مردم نه صرفاً برای سرگرمی بلکه برای لذت بردن از یک موسیقی فاخر و مفهوم گرا به این کنسرت رفتند .
– زیبا ترین خاطره ای که در دوران حرفه ای موسیقی داشته اید را برایمان بگویید ؟
خانم فراهانی همچنان که لبخند بر لبانشان نقش بسته بود گفتند: روزی که به سفارش همسرم اولین سازم به دستم رسید بهترین خاطره در ذهنم ثبت شد. آقای مفتاحی ادامه دادند : در کنسرت ایوان شمس زمانی که دیدم استادم در میان تماشاگران مقابلم به پا ایستاده و تشویقم میکند، احساس غرور کردم و بسیار برایم با ارزش بود. زیرا چندین سال قبل راهنماییهای ایشان باعث شد تا با تلاش بیشتری به کارم ادامه دهم و به جایگاه کنونی برسم.
– خوشبختی یعنی….. ؟
خانم فراهانی: خوشبختی یعنی پسرم کیامهر و حس خوبی که از شرایط کنونی دارم . آقای مفتاحی شما: وقتی بتوانی برای خود و جامعه ات مفید باشی یعنی خوشبختی. من بسیار خوشحالم که توانسته ام هنر خود را در کنار شغلم و بدون آنکه تأثیر منفی بر روی آن داشته باشد، به سطحی عالی برسانم و به فعالیت خود ادامه دهم.