مهار تورم،رشد تولید
  • ساعت : ۱۲:۴۲
  • تاريخ :
     ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ 
گفتگو با آقای آیت اله معظمی نویسنده و مولف كتاب آیت
<strong>لطفا خودتان را معرفي نماييد و از تحصيلاتتان برايمان بگوييد.</strong> آيت اله معظمي هستم متولد سال 1348،از شهرستان  بروجرد. سال 1363 براي اولين بار به جبهه اعزام شدم و تا سال 1367(پايان جنگ) در آنجا بودم. پس از آن در رشته الکترونيک مجتمع فني مهندسي صنعت نفت قبول شدم. با اتمام تحصيلاتم از سوي شرکت نفت دعوت به کار شدم و در حين کار فوق ليسانس مهندسي صنايع را از دانشگاه علم و صنعت اخذ کردم.

لطفا خودتان را معرفي نماييد و از تحصيلاتتان برايمان بگوييد. آيت اله معظمي هستم متولد سال 1348،از شهرستان  بروجرد. سال 1363 براي اولين بار به جبهه اعزام شدم و تا سال 1367(پايان جنگ) در آنجا بودم. پس از آن در رشته الکترونيک مجتمع فني مهندسي صنعت نفت قبول شدم. با اتمام تحصيلاتم از سوي شرکت نفت دعوت به کار شدم و در حين کار فوق ليسانس مهندسي صنايع را از دانشگاه علم و صنعت اخذ کردم. محل کار اصلي من معاونت مهندسي پژوهش و فناوري در وزارت نفت است، ولي از ارديبهشت ماه امسال به صورت مامور به شرکت مهندسي و توسعه نفت آمدم و اكنون نيز در واحد بازرسي فني مشغول به کار هستم. از چه زماني و با کدام انگيزه فعاليت در زمينه نويسندگي را آغاز کرديد؟ پس از اتمام جنگ هميشه مسئوليت گفتن خاطرات جنگ براي ديگران را بر دوش خود احساس مي کردم. در دورهمي هاي دوستانه نيز راجع به جمع آوري خاطرات جنگ تصميماتي ميگرفتيم ولي متاسفانه هيچگاه نتوانستم آن را انجام دهم. هر بار که ميخواستم شروع به نوشتن کنم، دستم به قلم نميرفت. تا اينكه با فرا رسيدن ماه مبارک رمضان سال 94، احساس کردم که اين خاطرات در حال تداعي شدن در ذهنم هستند و نوشتن آنها را شروع کردم. با پايان يافتن ماه رمضان نا خودآگاه دستم از قلم باز ماند. اين اتفاق، سه سال متوالي و هر بار در ماه مبارک رمضان ادامه پيدا مي‌کرد. سرانجام در انتهاي ماه رمضان سال 96 نوشتن اين خاطرات به پايان رسيد. پس از اتمام، تصميم گرفتم كتابي با مضمون خاطرات جنگ تاليف كنم. در نهايت با جمع آوري نوشته ها و عکسهاي مربوط به آن دوران توانستم در اربعين امسال کتاب " آيت" را  به چاپ برسانم. لطفاً کمي راجع به کتاب خود برايمان توضيح دهيد؟ زماني که جنگ شروع شد حدوداً 12 ساله بودم و چيزي از جنگ متوجه نمي شدم. به ندرت با ديدن فضاي معنوي جنگ  و حال و هواي ان روزها، تحت تاثير قرار گرفتم و به مسجد(پايگاه مقاومت بسيج)، گرايش پيدا کردم. اين کتاب چكيده خاطرات من از همان زمان ورود به پايگاه مقاومت بسيج مسجد امام سجاد(ع) (در بروجرد) است، تا پايان جنگ بيانگر شرح حال چگونگي ورود به  پايگاه، اينكه چه کساني در زندگي من تاثيرگذار بودند و پس از آن آموزش نظامي و ورود به جبهه جنگ. به تفکيک جاهايي که اعزام شدم و خاطرات مربوط به آن دوران را، به صورت فصل بندي بيان کرده ام. آيا کتاب ديگري در دست تاليف داريد؟ من تا به حال نويسندگي نکرده ام. در حقيقت اين کتاب حاصل نداي دروني من و آخرين کتاب من خواهد بود.  به ياد داشتن اين همه خاطرات با جزئيات دقيق، پس از سي سال، تقريبا امري بسيار دشوار است. اما من احساس ميکردم تمام صحنه ها جلوي چشمان من هستند آنها را ميبينم و مي نويسم. تنها در بعضي مواقع براي ذکر کردن تاريخ و مکان دقيق حوادث با دوستانم تماس ميگرفتم. اين اتفاقات صرفاً خاطرات شخصي خودم بود و سايرين در جريان آنها نبودند كه بتوانند كمكي به من بكنند. آيا اهل مطالعه هستيد؟ بله، کتاب را دوست دارم. مطالعات من بيشتر در زمينه هاي ديني و دفاع مقدس است. كتاب " حرمان هور" خيلي براي من تاثيرگذار بود، بيانگر خاطرات شهيد والا مقامي است كه اهل شهر ملاير و رتبه اول كنكور بود. همچنين كتاب "چهل حديث"  امام خميني با موضوع خودسازي بسيار جذاب است و خواندن آن را به دوستان توصيه مي كنم. خانواده شما چه نقشي در نوشتن اين كتاب داشتند ؟ در خانواده من هميشه سوالات مختلفي راجع به جنگ و خاطرات آن مطرح بود. همسرم از تصميم من براي نوشتن اين كتاب بسيار خوشحال شدند و استقبال كردند. بنده نيز وظيفه خطير ويراستاري آن را به ايشان محول كردم، فرصت را مغنتم مي شمارم و از ايشان تشكر ميكنم. لازم به ذكر است، از اربعين تا كنون زمان زيادي نگذشته كه نتيجه و تاثير تاليف اين كتاب در زندگي من نمايان شود، ولي با گذشت همين مدت زمان اندك احساس ميكنم همه نگاه ها به سوي من است.  لذا تلاش ميكنم كه در رفتار و كردارم دقت كنم تا در حفظ ارزشهاي اين كتاب كوشا باشم. آيا خاطره اي وجود دارد كه در ذهن شما به خوبي ثبت شده باشد؟ دو اتفاقي كه براي من رخ داده كه هيچگاه از ذهن من خارج نمي شوند ، آنها را برايتان بازگو ميكنم. در منطقه عمليات جنگي دچار بيماري سالك(در ناحيه صورت) شدم، با توجه به شرايط جنگ و نبود امكانات پزشكي در كمال تعجب همگان پس از مدت اندكي اين بيماري به راحتي برطرف شد به طوري كه كوچكترين اثري از آن بر صورت من به جا نماند. و ديگر اينكه، سال 1365 ،حدود 5 الي 6 سال شهر آبادان خالي از سكنه بود. خانه اي در آنجا بود كه بعد از گذشت اين سالها هنوز از كنتور آبي كه در آن بود، آب مي چكيد. پرچم سبز رنگي در بالاي آن منزل علم بود.  من و يكي از دوستانم شب قبل از شروع عمليات كربلاي چهار به آنجا رفتيم و با همان آب استحمام كرديم. همه مي گفتند اين آب سمي و شيميايي است و هيچ كس حاضر نشد اين كار را انجام دهد. فرداي آن روز در عمليات، همه افرادي كه آنجا بودند شيميايي شدند به جز من و دوستم. بسيار جاي تامل دارد كه چه اتفاقي افتاد كه همه كساني كه در آن منطقه بودند شيميايي شدند، جز ما دو نفر... از لحاظ شما فرد موفق چه كسي است؟ كسي كه استعدادش را بشناسد در پرورش و به ثمر رساندن آن تلاش كند و وظايفش را به نحو احسنت انجام دهد. منتهي در جامعه ما چنين افرادي ديده نمي شوند، بلكه تنها كساني به چشم مي آيندكه كاري فراتر از معمول انجام دهند، مانند هنرمندان، ورزشكاران و ...  به نظر من موفق كسي است كه در نوع خود بهترين باشد. خوشبختي چيست؟ خوشبختي رضايتمندي قلبي است. ممكن است فردي تمكن مالي بالايي داشته باشد، اما احساس خوشبختي نكند، در عوض شخص ديگري در عين زندگي ساده اي كه دارد خوشبخت باشد. خوشبختي يعني به         داشته هايمان راضي باشيم و براي زندگي بهتر تلاش كنيم. حرف آخر... تشکر ويژه از مدير عامل محترم شركت متن،  جناب آقاي دكتر دهقاني، كه زحمت كشيدند و اين لوح تقدير را به من هديه دادند. در انتظار من نبود كه اينچنين مورد لطف و محبت ايشان قرار بگيرم. همچنين از شما و واحد روابط عمومي تشكر ميكنم كه اين كار ارزشمند را انجام ميدهيد. در آخر لازم به ذكر است كه هدف من از نوشتن اين كتاب، معروفيت و به چشم آمدن خودم نبود، ‌بلكه به قصد ديده شدن شهدا آن را تاليف كردم،كه اين كتاب پلي باشد بين زمان حال و زمان جنگ، براي كساني كه در آن دوران حضور نداشتند،  بتوانند حال و هواي آن زمان را تصور كنند و قدر و منزلت شهدا براي همه محفوظ بماند.    

امتیاز :  ۰ |  مجموع :  ۰

برچسب ها

    6.1.8.0
    V6.1.8.0