کار در تاسیسات شرکت نفت فلات قاره ایران ایمنتر شده است
موضوع ایمنی و بهداشت کارکنان در روند اجرای طرحهای توسعهای و تولیدی صنایع نفت و گاز و تاثیرات این توسعه بر سرشت و سرنوشت محیط زیست کره خاکیما، طی دست کم دو دهه اخیر در کانون برنامهریزیها و در مرکز توجه تصمیمسازان سیاستهای کلان انرژی در کشورهای نفتخیز و مصرفکننده و البته در شرکتهای فعال در حوزه تولید انرژیهای هیدروکربنی بوده است.
در همین زمینه کاستن از شدت و سطح مخاطرات احتمالی ناشی از کار در جوار تاسیسات عملیاتی، ارتقای ضریب ایمنی دستگاهها و تجهیزات فنی، ارتقای سلامت جسمی و روانی کارکنان صنعتی که با بالاترین مخاطرات جسمانی و روحی مواجه هستند و بسیاری مسایل دیگر، یکسره در زمره رویکردی تقریبا جهانشمول در تفکر توسعه صنعتی قرار گرفته است که در قالب مفهوم HSE در ساختارهای صنعتی شرکتهای دارای کارکردهای اقتصادی قرار گرفته است.
بر همین اساس با فرزاد فرضی؛ رییس HSE شرکت نفت فلات قاره ایران به گفت و گو نشسته ایم. بخش دوم و پایانی این گفت و گو را از نظر می گذرانید:
آقای مهندس؛ همانگونه که مستحضرید شرکت نفت فلات قاره ایران یک شرکت بینالمللی است و فعالیتهای آن هم باید در اندازههای جهانی باشد، ممکن است درباره همکاریهایی که با انجمن بینالمللی تولیدکنندگان نفت و گاز دارید به ویژه در حوزه محیط زیست و ایمنی توضیح دهید؟
این انجمن نهادی است که شرکتهای تولیدکننده نفت و گاز در حوزه بالا دست در آن عضو هستند و ما هم در سال ۸۸ عضو شدیم. یک نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که اهداف انجمن بینالمللیOGP اهدافی نیست که ما بخواهیم به آن برسیم؛ در واقع یک نوع رقابت و میانگین جهانی است. وقتی شما آنها را بررسی میکنید میبینید که آمار شرکت های معتبر دنیا را میگیرد و یک آمار و اطلاعاتی را به دست میآورد و ما میتوانیم با میانگینی که به دست آورده، خود را محک بزنیم ولی در نهایت این اطلاعات یک مقایسه است ولی ما میتوانیم در صورت تلاش بیشتر، بهتر از این آمارها و میانگینها باشیم.
در حقیقت سنجش شرایط با شاخصهای OGPمی تواند راهکاری به ما بدهد؟
بله. این شاید مهمترین تاثیر عضویت در این انجمن باشد که خود را با شاخصها و الزامات کار شرکتهای معتبر بالادستی نفت و گاز تطبیق داده و بتوانیم از الگوهای درست تاثیر بگیریم.
با توجه به همان میانگینهای قبلی ما در چه شرایطی قرار داریم؟
ما نسبت به میانگین دنیا در حوزه کارفرما در رتبه های بالا قرار داریم ولی در مجموع در میانگینهای آنها هم در حوزه پیمانکار ضرایبی که در گزارشات است بالاست و به همین دلیل به نسبت این آمارها شاخصهای سنجش برای ما نیز بالاتر است به این جهت ما نیز در حوزه پیمانکار به دلیل ضعف در یک سری راهبردهایHSE و یک سری از شاخصها ضعف داریم ولی در حوزه کارفرما نشان دادیم که شاخصی رو به بهبود داریم مخصوصا در حوزه فراساحلی وضعیت مناسبی داریم.
چرا آمارها در بخش دریایی بهتر از خشکی است؟
البته دلایل مختلفی دارد که یکی از دلایلش میتواند این باشد که در بخش دریایی استانداردهای بالاتری وجود دارد و نفراتی که در این بخش هستند نیز مجبورند به دلیل بالا بودن ریسک، اقدامات کنترل عملیات را جدیتر بگیرند. در این راستا نفرات سکو چون ریسک را حس میکنند به سمت کنترل آن میروند. به اعتقاد من درک ریسک در محیطOFFSHORE و افرادی که بر روی سکو هستند بالاتر است و به این جهت کنترل ریسک در آنجا اثر بخشتر است.
آقای فرضی؛ آیا در بخش OFFSHORE نیز با مشکلاتی مواجه هستید؟
یکی از مشکلات همان نداشتن اطلاعات و آمارهاست که ما نمیتوانیم خودمان را حداقل با میانگینهای دنیا محک بزنیم که این امر به یکی از مشکلات ما مبدل شده است. ضرایبی هم در مورد تعداد فوت و برخی شاخصهای دیگر هست که ضرایب مهمی است برای شرکت های فعال.
ممکن است درباره این ضرایب بیشتر توضیح دهید؟
شاحص ضرایب تکرار رویدادهای منجر به فوت به اینگونه است که نسبت رویدادها ساعات کارکرد است. یعنی اینکه ما به نسبت رویدادها، حادثه منجر به فوت داریم که فارغ از این که چند نفر فوت شدهاند تعداد رویدادها مهم است؛ برای مثال ما دو رویداد آتشسوزی داشتهایم که ممکن است چند نفر فوت شده داشته باشیم، اینجا ملاک عدد ۲ است و میزان فوتیها ملاک نیست و تنها عدد ۲ رویداد را در یک فرمول ریاضی گذاشته و بر اعدادی که ساعات کار و … هستند تقسیم میشود و به یک عدد میرسیم که شاخص این امر است.
شاخص دیگر تعداد فوت شده ها را مدنظر قرار می دهد و ضریب موارد منجر به فوت را در نظر می گیریم. در شاخص بعدی که ضرایب تکرار حوادث پرسنلی است تعداد حوادث ناتوانکننده که رتبه حوادث اعم از فوت و حوادث ناتوانکننده موقت و دائم را در نظر میگیرد و با قرار دادن در فرمول ریاضی شاخصهای مورد نظر به دست میآید.
شاخص بعدی ضریب تکرار حوادث قابل ثبت است که علاوه بر حوادث ناتوانکننده منجر به فوت، شاخصی است که حوادثی را شامل میشود که طی آن حادثه جراحت منجر به بستری شدن ندارد و در حقیقت حوادثی را که به درمان های سرپایی میانجامد را بررسی می کند که نرخ جهانی آن از شاخص ضرایب تکرار حوادث ناتوانکننده بیشتر است.
شاخص دیگری هم روزهای تلف شده را در نظر میگیرد که فرد به دلیل جراحت و حادثه در منزل بستری است و در برخی موارد نیز فردی که دچار قطع عضو شده است، در این شاخص روزهای تلف شده را در نظر نمیگیرند بلکه طبق جدولی که وجود دارد و بر اساس نقص عضو عددی واحد را به دست میآورند که نشان دهنده روزهای از دست داده شرکت از آسیب دیدن آن فرد است.
برای مثال وقتی فردی یک چشمش را از دست بدهد ۳ هزار روز کار از دست داده محاسبه میشود و این شاخص برای اعضای مختلف بدن متفاوت است.
شاخص حوادث پرسنلی چگونه محاسبه می شود؟
وقتی شدت روزهای تلف شده را یک شاخص در نظر میگیریم و این را در قالب ضریب شدت با تقسیم بر ساعات کارکرد پرسنل بدست میآوریم حاصلضرب ضریب تکرار در ضریب شدت حوادث، شاخص حوادث پرسنلی میشود. این شاخص به معنی محاسبه میزان شدتپذیری در حوادث یا همان ریسک حوادث پرسنلی است. این شاخص دقیقا تناسب خوبی با شاخص ریسک فردی شرکت دارد.
خوب با این حساب چه شرکتی و با چه شاخصی ایدهآل است؟
بدیهی است حالت ایدهآل پایین بودن همزمان ضرایب تکرار شدت حوادث پرسنلی است و عدد صفر ایدهآلترین میزان است.
معمولا شرکتهای که تکرار حوادث پایین ولی شدت حوادثشان بالاست نشان میدهد که نظام کنترل حوادثشان پایین است چرا که حوادث و مخاطرات را شناختهاند، ولی نتوانستهاند مدیریت کنند.این امر در حادثهای که برای BP اتفاق افتاد به خوبی نشان داده میشود این شرکت اصلا حادثه ندارد ولی علیرغم مدیریت ریسک مخاطرات پنهان داشتهاند که پیشبینی نکردهاند.
با این اوصاف در شرکت نفت فلات قاره ایران چه ریسکهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟
با توجه به اینکه عمده فعالیتهای شرکت در حوزه فراساحل است، ریسک حملونقل برای ما ریسک بالایی است یا حملونقل هوایی باید جدی گرفته شود ولی از جاهایی ضربه میخوریم که فکرش را نکردیم، مثلا کارگری از نردهبان افتاده و پایش میشکند و یا دستش لای در مانده و انگشت دستش آسیب میبیند این نشان میدهد که ما از توجه به ریسکهای پایین مغفول ماندهایم. به این جهت عمده ریسک هایی که در ده سال گذشته اتفاق افتاده ریسک های کارگری و فعالیتهای کارگاهی و در چند مورد بدلیل برخی ضعفها در تعمیر و نگهداری و تکمیل پروژهها بوده است.
به طور کلی میتوانیم بگوییم وضعیت شرکت نفت فلات قاره ایران به نسبت شاخصهای مورد نظرOGP دارای شاخصهای مناسبی است؟
بله آمارها این ادعا را ثابت میکنند، ببینید از سال ۸۴ که اداره HSE در شرکت نفت فلات قاره ایران تاسیس شده است خود به خود یک نظام کنترل شاخص ایمنی در شرکت ایجاد شده است و سیر نزولی شاخصها به خوبی نشاندهنده موفقیت است اما نمیتوانیم بگوییم صددرصد موفق بودهایم. چرا که شاخصها نشان میدهد ضریب شدت در حال صعود است و در عوض ضریب تکرار نزولی است به این جهت باید این موارد بررسی شود.
ولی با این حال در طی سالهای گذشته تکرار حوادث روال نزولی داشته که نشان دهنده نظارت است، این به این معناست که نباید اجازه بدهیم آمار ما را گول بزند وباید بیشتر کار کنیم تا همه ضرایب را به شاخصهای قابل قبول جهانی نزدیک نماییم.
با توجه به آمارهای موجود در سالهای گذشته چه تعداد حادثه منجر به فوت داشتهاید؟
به لطف خداوند، در دو سال گذشته حادثه منجر به فوت نداشتهایم . به هر حال این فرهنگ در حال شکلگیری و ترویج است که ایمنی و بهداشت از راس تا ذیل پروژه ها و عملیات تولید پیادهسازی شود و سیستمهای مدیریت ایمنی هم در حال به روز شدن است.